سفارش تبلیغ
صبا ویژن

سرعت آهو 90 کیلومتر در ساعته در حالی که سرعت شیر 57 کیلومتر در ساعته.


پس چطور آهو طعمه شیر می‌شه


"ترس" آهو از شکار شدن باعث میشه که برای سنجیدن فاصلش با شیر مدام به "پشت سر" نگاه کنه، 


و به خاطر همین، سرعتش کم میشه!


تا جایی که شیر می تونه بهش برسه؛ یعنی اگه آهو پشت سرشو نگاه نکنه طعمه ی شیر نمی شه!


اگه آهو به سرعت خودش ایمان داشته باشه؛ همون طور که شیر به نیروش ایمان داره؛


هیچوقت طعمه ی شیر نمیشه.


این قصه ی خیلی از ما آدم هاست، اگه به خودمون ایمان نداشته باشیم و در طول زندگی 


همیشه به پشت سرمون نگاه کنیم و به مرور خاطرات گذشته مشغول باشیم؛ 


هم از زندگیمون عقب میمونیم و هم آینده رو از دست میدیم...


برای یک شروع دوباره هیچوقت دیر نیست.


 گذشته رو فراموش کن و از اول شروع کن.






موضوعات مرتبط:
برچسب ها : زندگیعشقمحبتدوست داشتنآیندهگذشته
نوشته شده در تاریخ جمعه 98/9/15 توسط  دخت قشمی

برای زندگی قانون مهربانی بگذاریم

هرکه اخم کند


جریمه اش لبخند 

و هر که لبخند بزند 


 پاداشش عشق باشد

قانون مهربانی

پاداش ومجازاتش شیرین است

کسی که در برابر خداوند زانو بزند؛

می تواند در برابر هر کسی ایستادگی کند،،،

: ‏خوب بودن خود را بستگی به

خوب بودن دیگران نکن!...


و بد بودن خود را به علت

بدبودن دیگران توجیه نکن!...


و این یعنی رسیدن

 به آرامشی بی انتها...

برای همه ی دنیا دعا کنید، 


مثل پروردگار که مهربانی اش بر همه سایه افکنده است!


 ای دوست...مرا دعا کن شاید نزدیکتر از من به خدا ایستاده ای

ایام به کام

زن ، بام نیست 

تا برای هواخوری به سراغش بروی

"آسمان است پرواز را بیاموز "

  سیگار نیست 

 که بکشی و تمامش کنی 

 "اکسیژن است او را نفس بکش "

 روزنامه نیست که بخوانی و

روی نیمکتی جا بگذاری 

 "کتاب است او را زندگی کن "

 او یک " زن " است اگر میتوانی "مرد" باش...

خالی ام از التماس بندگان

تا تورا دارم خدای مهربان


شرم دارم تاتوباشی،ازکسی

بر نیاز خود بجنبانم زبان


خم کنم کی پشت خودرا پیش کس

تاتویی یارب مرا روزی رسان


مردنم بهتر که گردن کج کنم

پیش خلقی از برِ یک تکّه نان


غم ندارم تا تو را دارم خدا

من گدای کوی تو،شاه جهان



نقل است که شیخ الرئیس ابوعلی سینا 


وقتی از سفرش به جایی رسید اســـــب را بر

درخـــــتی بست و کاه پیش او ریخت و سفره پیش

خود نهاد تا چیزی بخورد .


 روســـــتایی سوار سوار بر الاغ

آنجا رسید .از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب

ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود 

و خود را به شیخ نهاد تا بر سفره نشیند.


شیخ گفت: خـــــر را پهلوی اسب من مبند 

که همین دم لگـــــد زند و پایش بشکند. روستایی

آن سخن را نشنیده گرفت، با شیخ به نان خوردن مشغول گشت. 

ناگاه اسب لگـــــدی زد. 


روستایی گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد.


شیخ ساکت شد و خود را لال ظاهر نمود.

 روستایی او را کشان کشان نزد قـــاضی برد. 

قااضی از حال سوال کرد. شیخ هم چنان 

خـــــاموش بود. قاضی به روستایی گفت: این مرد لال است؟


روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را لال ظاهر ساخته 

تا اینکه تاوان خر مرا ندهد. پیش از این با من سخن گفته.

قاضی پرسید : با تو چه سخن گفت؟


او جواب داد که: گفت خر را پهلوی اسب من نبندکه لگد بزند و پایش بشکند. 


قاضی خندید و بر دانــــــــــش شیخ آفـــــرین گفت.


شیخ پاسخی گفت که زان پس در زبان پارسی مثل گشت:??

جواب ابلهان خاموشی است

چندین سال است لباس سپید پزشکی را پوشیده ام و حالا فهمیده ام که:

دردسر، سردرد می آورد

درددل از دل درد مهمتر است

عصای پیری و کوری با عصای تجویزی دکترها فرق می کند .

بیماریها یا ارثی است یا حرصی.

هیچ متخصص قلبی ، قلب شکسته را درمان نمی کند.

جراحی زیبایی برای لبخند روی صورتها شدنی نیست

دلـــــت باید شاد باشد...

دکتر های چشم، نمیتوانند آدمهای بد بین و ظاهر بین را درمان کنند.

تنفس مصنوعی ، هوای تازه می خواهد نه چیز دیگری...

هیچ دکتر داخلی نمی تواند داخل وجودآدمها شود و بفهمد در درون آدم چه میگذرد...

تب عشق را هیچ تب بری کنترل نمی کند

متخصصهای گوش ، شنوایی تو را بهتر می کنند ولـــــی خوب گوش دادن را به تو یاد نمی دهند...

فهمیدم

بیماران دکترهای اعصاب و روان آنهایی نیستند که پیش روانپزشک می روند بلکه آنهایی هستند که آدم را روانی می کنند.

هیچ ارتوپدی نمی تواند استخوان لای زخم را بردارد یا درمان کند.

زخم زبان عفونتی دارد به بزرگی افکار و اندیشه و

 کینه و انتقام و با هیچ آنتی بیوتیکی درمان نمیشود .

ویروسهایی هستند به شکل انسان که زندگی تو را نابود می کنند و از آنفلوآنزای مرغی بدتر.

فهمیدم

خود بزرگ بینی به هورمون رشد ربطی ندارد و آدمها با فکرشان بزرگ میشوند نه با هورمون رشد.

فهمیدم

خون دل خوردن مشکل و بیماری خونی نمی آورد

دل پر خون هم فشار خون نمی آورد

و فهمیدم

که هیچ چیز نفهمیده ام

انوشیروان را معلمى بود.


روزى معلم او را بدون تقصیر بیازرد.


انوشیروان کینه او را به دل گرفت تا به پادشاهى رسید. 


روزى او را طلبید و با تندى از او پرسید که چرا به من بى سبب ظلم نمودى ؟ 


معلم گفت : چون امید آن داشتم که بعد از پدر به پادشاهى برسى . 


خواستم که تو را طعم ظلم بچشانم تا در ایام سلطنت به کسى ظلم ننمائى ...


دعای دسته جمعی 


یا الله تمام عبادات مارا به درگاه خودت قبول بفرما

یا الله ما را از پیروان حقیقی رسول الله بگردان

الهی بالاتر از دیدارت پاداشی نیست دیدار خود نصیبمان بگردان

یاالله از اخلاق خوب و حسنه مارا بهره مند بفرما

 یا غفار الذنوب گناهان صغیره و کبیره مارا معاف کن

یا ارحم الراحمین کودکان امت مظلوم خوب تربیت بکن وبه جوانی برسان از آنها جوانان درست کار بساز

 یا الله امروزه بی بند و باری در میان ما رایج شده مارا ببخش وقدرت توبه نصیب بفرما

 یا الله تمام مریض ها را به لطف خود شفا بده چون شفیع فقط تویی

 یا ارحم الراحمین از اعمال ریا ما را حفاظت بفرما

ربا حب دنیا را از دل ما دور کن

 یا الله ما بندگان تو هستیم ما را فراموش نفرما و رحمتت را شامل حال ما بفرما

 پروردگارا آه دل مظلومان را با رحمات خاص خود به شادی مبدل بگردان

 یا الله اعتیاد را از جوانان ما دور بگردان

 الهی دختران را حجب و حیا نصیب بگردان

یا الله ما را به راه راست هدایت بفرما

 پروردگارا از اخلاق خوب وحسنه ما را بهره مند بگردان

 ربا کینه ها را از دلهایمان بیرون کن، یا الله از غیبت ما را محافظت بفرما

 یا الله تمام مرده ها را بیامرز، اگر خطایی کردند به بزرگی خودت معاف کن 

یا الله تمامی زندانیان را توبه واقعی نصیب و از زندان آزاد بگردان

 یا الله تمام امت حضرت محمد ( ص ) را هدایت بفرما

 یا الله قبری تنگ و تاریک در انتظار ماست، یا الله ما توانایی این تنگی را نداریم با قرآن ونماز قبرمان را نورانی وگشاد بفرما. 

آمین یا رب العالمین

 

اگر نوری از درون، قلبِ ما را روشن نکرده باشد

هر چقدر هم حقیقتی از بیرون به قلبمان تلنگر بزند، در را برایش نخواهیم گشود


هنگامی که در را از درون گشودیم

معرفت و نور از هر راهی به قلبِ ما سرازیر خواهد شد


راه نورانی شدنِ درون

در انجام طاعات و عبادات، البته به روش رسول مهربانی  است




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/5/27 توسط  دخت قشمی

‍ پدر


جوانی تعریف می کرد: با پدرم بحث کردم و صداها بالا رفت.


از هم جداشدیم. 


شب به تخت خوابم رفتم.


به خدا قسم اندوه قلب و عقلم را فرا گرفته بود...


مثل همیشه سرم را روی بالش گذاشتم. چون هر وقت غم ها زیاد می شوند با خواب از آنها می گریزم...


روز بعد از دانشگاه بیرون آمدم و موبایلم را جلو در دانشگاه در آوردم و پیامی برای پدرم نوشتم تا به این وسیله از او دلجویی کنم. 


در آن نوشتم:


شنیدم که کف پای انسان از پشت آن نرمتر و لطیف تر است.


آیا پای شما به من اجازه می دهد که با لبم از درستی این ادعا مطمئن شوم؟


به خانه رسیدم و در را باز کردم. دیدم پدرم در سالن منتظر من هست و چشمانش اشکبار هست...


پدرم گفت: اجازه نمی دهم که پایم را ببوسی


ولی این ادعا درست است و من شخصا بارها آن را انجام داده‌ام.


وقتی کوچک بودی کف و پشت پای تو را می بوسیدم.


اشک از چشمانم سرازیر شد..


مواظب دل پدرها باشید...


دل پدرکه بشکنه متوجه نمیشی


مثل مادر نیست که بارونی شدن چشمهای مهربونش بهت بفهمونه که دلشو شکستی...


دل پدر که بشکنه هیچی نمیفهمی 


اما کمی دقت کنی شکسته شدن قامتش و اضافه شدن چین و چروک صورتش آتیشت میزنه...


پدرم دوستت دارم


وجود پدرم بهم ثابت کرد که مردها هم میتونن فرشته باشن


یک روز پدرتان از این دنیا می رود ... قبل از این که او را از دست دهید به او نزدیک شوید... 


اگر هم از دنیا رفته است یادش را گرامی دارید 


و بر او رحمت و درود







موضوعات مرتبط:
برچسب ها : پدرعشقدوستیدل شکستنمادرعزیزترازجان
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/5/27 توسط  دخت قشمی

 


 

مواعظ عددی 

انسان با وجود اینکه گناه می کند خداوند متعال بر او چهار احسان می نمایند:

1-رزق او را قطع نمی کند.

2--تندرستی(سلامتی) او را نمی گیرد.

3-گناه او را ظاهر نمی کند.

4-فوراً او را عذاب نمی کند.

کتاب: مخزن اخلاق ص:302

مؤلف:مولانا رحمت الله سبحانی لدهیانوی-رحمه الله-

مترجم:شیر محمد صوفی زاده

به یاد داشته باش که پروردگار عالم

با این که می‌تواند در هر جایی از دنیا باشد،

"قلــب تو" را انتخاب کرده

و تنها اوست که هر وقت بخواهی چیزی بگویی ، گوش می‌کند ...


حس کن مهربانی‌اش را ،‌

استشمام کن عطر حضورش را ،‌

او همیشه در همین حوالیست 

صدایش بزن ؛ آرام و شمرده...از ته دل ...


لحظه‌هاتون سرشار از یاد و نگاه خدای مهربون


خــــدا همیـــــشه هســـت

*به درویشی قناعت کن*


*که سلطانی خطر دارد*


*نمازِ صبح جماعت کن*


*که گور هم درد سر دارد*


*تو قرآن را قرائت کن*


*که از هر چیز خبر دارد*


*زیاد یادِ قیامت کن*


*که در آمال أثر دارد*


*زِ بوبکر ها حکایت کن*


*کَز او اسلام ثمر دارد*


*عمرها را روایت کن*


*به صد رستم جگر دارد*


*حیا را زود مهارت کن*


*که از عثمان خبر دارد*


*علی خیبر قیامت کن*


*اسد الله نظر دارد*


*تو نفست را ملامت کن*


*هواى نفس ضرر دارد*


*بهشت را زود بشارت کن*


*زیاد دوزخ بشر دارد*


*اگر خواهی جنایت کن*


*ولی ربّت خبر دارد*


*بیا یکبار عبادت کن*


*خدا بر ما نظر دارد*


*توانت بی نهایت کن*


*اَجل عمر مختصر دارد*


*خدا گفته خلافت کن*


*خلیفه ات در نظر دارد*


*تو گر خواهی خیانت کن*


*ولی دنیا گذر دارد*


*به زاستغفار تو عادت کن*


*که هر توبه بخر دارد*


*بیا از نفس شکایت کن*


*چه حیله نفس به سر دارد*


*به دنیا خوب زراعت کن*


*نگو بسیار پدر دارد*


*اگر خواهی کفایت کن*


*ولی یک گور پسر دارد*


*به گور خوب استراحت کن*


*که گور وقتِ گذر دارد*


*قیامت را نظارت کن*


*نه پشیمانی ثمر دارد*

 


بزرگی می گفت :


یک وقت جلوی شما یک سبد سیب می آورند


شما اول برای کناریتان بر میدارید ، دوباره بعدی را به نفر بعدی میدهید 


دقت کنید !!!


تا زمانی که برای دیگران بر میدارید سبد مقابل شما می ماند 


ولی حالا تصور کنید همان اول برای خود بردارید ، میزبان سبد را به طرف نفر بعد می برد.


نعمتهای زندگی نیز اینطور است 


با بخشش ، سبد را مقابل خود نگه دارید ...


زیستن با استانداردهای "انسانیت" بسیار زیبا خواهد بود .

 

انسانیت ملاک پیچیده ای ندارد !

همینکه درمیان مردم زندگی کنیم ،

ولی هیچگاه به کسی ؛

زخم زبان نزنیم ...

دروغ نگوییم ...

کلک نزنیم ...

دلی را نشکنیم ...

سوء استفاده نکنیم ...

و حقی را ناحق نکنیم ...

یعنی انسانیم ...!!!

 خوشبختی را تعقیب نکنید ودر جدال برای رسیدن به خوشبختی نباشید 

زندگی را زندگی کنید ...

خوشبختی پاداش مهربانی و گذشت است.

زندگی مثل جلسه امتحان است

بار ها غلط مینویسیم


پاک میکنیم

و دوباره غلط مینویسیم


غافل از اینکه ناگهان 

مرگ فریاد میزند؛

برگه ها بالا..!!


تاوقت 

هست درست زندگی کنیم

پرندگان 


به "برکه های آرام "


پناه می برند و انسان ها 


به "دل های پاک "


خوش به حال آن های که مایه آرامش 

دیگرانند

"متنى از جنس طلا"


از بزرگی پرسیدند :

راز این امیدواری و آرامشی

که در وجودت داری چیست؟!


گفت:

بعد از سالها مطالعه و تجربه، تصمیم گرفتم زندگی خود را بر پنج اصل بنا کنم :

دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد، پس آرام شدم! 

دانستم که خدا مرا میبیند، پس حیا کردم!

دانستم که پایان کارم مرگ است، پس مهبا شدم!

دانستم که نیکی و بدی گم نمیشود و سرانجام به سوی من بازمیگردد، پس بر خوبیها افزودم و از بدی ها کم کردم!

و هر روز این چهار اصل را به خودیاداوری کنیم

 

قرار نیست که با افکار دیگران زندگی کنیم

و قرار نیست به شیوه‌ای که دیگران برای ما چیده‌اند هماهنگ شویم.

خودتان برای خودتان زندگی کنید، همانطور که دوست دارید، همانطور که لذت می‌‌برید.

و مطمئن باشید اگر خودتان به فکر خودتان نباشید، کسی در این دنیا خوشبختی و شادی را به شما تعارف نخواهد کرد.

 برای هر انسانی رفتن نزد ساحران و کسانی‌که در حکم آن‌ها هستند مانند کاهنان، پیش‌گویان و کسانی‌که به وسیله‌ی ستاره‌ها پیش‌گویی می‌کنند، حرام است. و همچنین سؤال کردن و

تصدیق آن‌ها حرام و از بزرگ‌ترین گناهان بلکه به کفر نیز می‌رسد.


کسی‌که از ساحر یا کاهن یا کسانی‌که به وسیله‌ی ستاره‌شناسی پیش‌گویی می‌کنند، در امور غیبی سؤال کند و آن‌ها را تصدیق نماید، نیز دچار کفر شده است.


و کسی‌که از آن‌ها سؤال کند و تصدیق ننماید تا چهل روز نمازش قبول نمی‌شود، چه رو به رویش قرار گیرد یا او را در کانال‌هایی که اعلامیه پخش می‌نمایند، مشاهده کند یا از جهت استهزا و مسخره از او سؤال نماید یا به خاطر تسلی و اینکه دوست دارد، اطلاع حاصل نماید.


و اگر از او سؤال نماید تا وضعیتش را امتحان و او را خوار و رسوا کند و حالتش را کشف نماید تا دیگران را از او بر حذر دارد، پس چنین سؤالی برای کسی‌که توانایی دارد، شرش را از مردم دور کند، مشروع می‌باشد.


عَنْ أَبِی هُرَیْرَهَ، قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه وسلم: «مَنْ أَتَى عَرَّافًا أَوْ کَاهِنًا فَصَدَّقَهُ فِیمَا یَقُولُ، فَقَدْ کَفَرَ بِمَا أُنْزِلَ عَلَى مُحَمَّدٍج».[1]


ابوهریره رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می‌نماید که فرمود: «هرکس نزد فالگیر یا کاهن و پیش‌گو برود و سخنانش را تصدیق کند، به آن چه بر محمد صلی الله علیه وسلم نازل شده، کفر ورزیده است».


عَنْ بَعْضِ أَزْوَاجِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم عَنِ النَّبِیِّ صلی الله علیه وسلم قَالَ: «مَنْ أَتَى عَرَّافًا فَسَأَلَهُ عَنْ شَیْءٍ، لَمْ تُقْبَلْ لَهُ صَلَاهٌ أَرْبَعِینَ لَیْلَهً».[2]


بعضی از همسران پیامبر صلی الله علیه وسلم از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت می‌کنند که فرمود: «هرکس نزد فال‌گیر یا پیش‌گویی برود و درباره چیزی از او بپرسد، نماز چهل روزِ وی پذیرفته نمی‌شود».


[1]– صحیح؛ مستدرک حاکم حدیث شماره 15


[2]– مسلم حدیث شماره 2230

گاهی ‌گذشت میکنم

گاهی گذر...

معنای این دوفرق می کند

بخشیدن دیگران دلیل ضعیف بودن من نیست،

آنهارا می بخشم، چون آنقدر قوی هستم، که میدانم آدمها اشتباه می کنند...

 

 




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/5/13 توسط  دخت قشمی

پیامبر اکرم -صلى الله علیه وسلم- فرمود: 

هرگز چیزی از (کارهای) خوب و نیک را کوچک نشمار،

 اگر که برادر (مسلمانت) را با لبخند ملاقات کنی

خـــدایـــا

در هجومِ سختیها 

و ناملایمتـیـها 

تنــــها تو را 

تکـــیه گـــاهِ 

خودم میبینمُ 

خودت پناهم بده


گناهان بسیار، میان ما و لذت عبادت فاصله ایجاد کرده است، مانند بیماری که عسل برای وی تلخ است، در حالی که عیب در عسل نیست؛ بلکه عیب در تلخی مزاج اوست!

 پروردگارا

آزادم کن از حلقه تنگ روزگار

وکم کن از من هر غم و اندوه و فشارى را

و کفایت کن مرا از هر چه طاقتش را ندارم

و یاریم کن بر آنچه طاقتش را دارم...

آمین

 شجاعت در قدرت بدن نیست 


 چه بسا فردی وجود داشته باشد که بدنی قوی داشته باشد

اما قلبی ضعیف داشته باشد.ایمان وی قوی نباشد،

پس شجاعت در قوت قلب و ثبات قلب بر آن است

 تقوا چیست؟ 

شاگردی از عابدی پرسید: تقوا را برایم توصیف کن

عابد گفت: اگر در زمینی که پر از خار و خاشاک بود، مجبور به گذر شدی چه میکنی؟ 

شاگرد گفت: پیوسته مواظب هستم و با احتیاط راه میروم تا خود را حفظ کنم

عابد گفت: در دنیا نیز چنین کن! تقوا همین است

از گناهان کوچک و بزرگ پرهیز کن و هیچ گناهی را کوچک مشمار زیرا کوهها با آن عظمت و بزرگی از سنگهای کوچک درست شده اند.!

خــــــدا را در کنار دلت احساس کن

به او توکل کن و قدمهایت رامحکم بردار.

چرا که وقتی " ایمان" شکست بخورد " ترس " جایگزین خواهد شد.

دلتون سرشار از ایمـــان به خــــدا

چه زیباست 

زندگی کردن با امید

نه امید به خود؛

که غرور است

نه امید به دیگران؛ 

که تباهی است

بلکه امید به خدا

که خوشبختی است

ندای قبـــــــر*


 اگرازمن خبرداری،

چه اسباب سفرداری

منم تاریک ویرانه،

،که جایت است دراین خانه

نباشد بالشی برسر،

بزارند سنگ زیرسر 

نکیرت گوید ومنکر

خدایت کیست وپیغمبر

بدن زیرزمین مرده،،

ومال را وارثان خورده

رهایی میکنی دنیا

به گورت میروی تنها??        

 برای این چنین روزی 

،،پشیمانی خوری سوزی

گرخواهی نجات یابی،

،رضای اوبکن کاری

خدایاخودت رحم کن*


از آدمها بگذر!

دلت را بزرگ تر کن...

ناراحت این نباش،

که چرا جاده ی رفاقت با تو همیشه یکطرفه است...

شاد باش که چیزی کم نگذاشته ای...

و بدهکار خودت،

رفاقتت و خدایت نیستی...

وجدانت که آسوده باشد کفایت میکند..

 داستان کوتاه پند آموز

شخصی نزد همسایه‌اش رفت و گفت:“گوش کن، می‌خواهم چیزی برایت تعریف کنم، دوستی به تازگی در مورد تو می‌گفت…”*

همسایه حرف او را قطع کرد و گفت:

“قبل از اینکه تعریف کنی، بگو آیا 

حرفت را از میان سه صافی گذرانده‌ای یا نه؟

”گفت: “کدام سه صافی؟”

اول از میان صافی واقعیت.

  *آیا مطمئنی چیزی که تعریف می‌کنی واقعیت دارد؟*

*گفت: “نه… من فقط آن را شنیده‌ام. شخصی آن را برایم تعریف کرده است.”*

سری تکان داد و گفت:“پس حتما آن را از میان صافی دوم یعنی خوشحالی گذرانده‌ای. 

 یعنی چیزی را که می‌خواهی تعریف کنی، حتی اگر واقعیت نداشته باشد، باعث خوشحالی‌ام می‌شود.”

گفت: “دوست عزیز، فکر نکنم تو را خوشحال کند.”

 بسیار خوب، پس اگر مرا خوشحال نمی‌کند، حتما از صافی سوم، یعنی فایده، رد شده است. 

 *آیا چیزی که می‌خواهی تعریف کنی، برایم مفید است و به دردم می‌خورد؟* 

نه، به هیچ وجه!

همسایه گفت: 

 *“پس اگر این حرف، نه واقعیت دارد، نه خوشحال‌ کننده است و نه مفید، آن را پیش خود نگهدار و سعی کن خودت هم زود فراموشش کنی.”*?

«بین حق و باطل، بیش از چهار انگشت، فاصله نیست.

باطل آن است که بگوئی شنیدم، و حق آنست که بگوئی دیدم»

 *بر اساس شنیدهاتون مردم رو قضاوت نکنی

الهے ...!

در پیشگاه تو ایستاده ام،با کوله بارےازگناه که بردوشم سنگینے میکند

اما بازهم دست هایم را تنها وتنها به سوے تو بلند کرده ام،

آگاهم که در بندگے ات کوتاهے نموده و در فرمانبرے ات سستے کرده ام

مرا مشمول رحمتت بگردان...

اے مهربان ترین مهربانان وازگناهان واشتباهاتم درگذر وقلم عفو برانها بکش

اللهم_امین


هرگاه نتوانستی اشتباهی را ببخشی


آن از کوچکی قلب توست،


نه بزرگی اشتباه !

یک آدم شادکسی نیست

که هیچ‌گونه نگرانی نداشته باشه

یک آدم شاد،کسی است 

♥که نگرانی دارد، 

ولی نمی‌گذارد...

نگرانی‌ها او را شکست دهند

 تلنگر

گله نکن...

ناشکری نکن ...

خدا حکمت همه کارها 

را میدونه

فقط مرتب بهش بگو :

 ای که مرا خوانده‌ای،

 راه نشانم بده

*اگر روزے* 


 *به کسی محبت کردید* 


 *باور داشته باشید* 


 *هرگز نخواهد توانست از یاد ببرد* 


 *ماندگارترین اثر هنری انسان!!* 


*محبت است*

گر درد دهد به ما و گر راحت دوست

از دوست هر آنچیز که آید نیکوست

ما را نبود نظر به خوبی و بدی

مقصود رضای او خشنودی اوست

 از آدمها بگذر!

دلت را بزرگ تر کن...


ناراحت این نباش،

که چرا جاده ی رفاقت با تو همیشه یکطرفه است...


شاد باش که چیزی کم نگذاشته ای...


و بدهکار خودت،

رفاقتت و خدایت نیستی...


وجدانت که آسوده باشد کفایت میکند..

و آتش بزرگ از جرقه ی کوچک است 

چه بسیار نگاه ھایی که قلب صاحب خود را با تیری بدون کمان و زه زخمی کرده اند و انسان تا ھنگامی که چشمانش در چشمان دخترکان در گردش است

در معرض خطر است

چشمانش از دیدن چیزی شاد است که به قلبش آسیب رسانده

ناخوش آمد گویم به آن شادی که عاقبتش زیان است

آری، این جنایت_چشم است…

و این مجازات سرپیچی از این سخن خداوند متعال است که فرموده: 

«به مومنان بگو نگاه خود را فرو بیندازند و شرمگاه ھای خود را حفظ کنند، این برای آنان پاکتر است…»

 مقایسه دو قشر از جوانان 


جوانی سر نماز برای گناهش در حضور خدا گریه می کند

جوانی بخاطر اینکه دوست نامحرمش جوابش کرده گریه می کند


جوانی تا صبح قرآن میخواند و به تفکر میپردازد

جوانی نامه نامحرمی را تا صبح نگاه میکند و تفکر میکند


دختری چادرش را محکم میگیرد تا باد شرمگینش نکند

دختری جلوی باد میرود تا دیگران به او بنگرند 


جوانی که کسی به او فحش میدهد ، ولی در جوابش میگوید : من روزه ام

جوانی مادرش را بخاطر دیر آوردن غذا فحش میدهد


جوانی خونش در دفاع از دین بر زمین خون میریزد

جوانی سر قاچاق مواد مخدر تیر میخورد و خون آلود میمیرد


جوانی ریش میگزارد تا سنتی را زنده کند

جوانی ابرو میگیرد تا فتنه اى را زنده کند


جوانی دست مادرش را میبوسد

جوانی دست روی مادرش بلند میکند


جوانی پدر پیرش را بروی شانه هایش میکند و به حج میبرد

جوانی پدرش را بروی شانه هایش میکند و به خانه سالمندان میبرد


و پروردگار  می فرماید :

هرگز اهل جهنم و اهل بهشت

 یکسان نیستند، اهل بهشت رستگارانند.

[سوره حشر 20]


جوانان مسلمان انتخاب دست خود شماست که ازکدامین دسته باشید 


مراقب اوقات تنهایے و پنهانے خود باشید

از آن به نحو احسن استفاده کنید

مثل بعضے ازمسلمانان ایمان ضعیــف نباشید که تا فرصت تنهایے گیر مے آورند  موبایل شان فقط فیلم  و موسیقے و کانالهاے شیطانے مےبینند

کسے که در نهــان از الله متعال بترسد و دست به استغفار و دعا باشد مژده داخل شدن به بهشت داده شده است

آن روز انگشت شهادت ما..

 به چه چیزهایی شهادت می‌دهد...

مواظب کانالها و گروهها و چتهایی که می کنیم باشیم.....

حواست به رفیقات هست؟!

تو رو یاد الله میندازن...

یا شوق گناه...

گاهے لازمه بعضی ها رو پـــــاک کنی

به جای آنکه

سعی کنی 

جواب آدم های 

منفی را بدهی

لذت سکوت را

تجربه کن

با واقعیت های زندگی ات بساز،

 به نیازهایت واقف شو،

و در پی تحقق آن بکوش،

خیلی وقت ها کسی جز خودت تو را عذاب نمی دهد. 

 




نوشته شده در تاریخ دوشنبه 98/5/7 توسط  دخت قشمی

بهتربن باش 

زندگی یک اتاق بادوپنجره نیست ....

زندگی هزاران پنجره دارد

یادم هست ;روزی از پنجره ی ناامیدی به زندگی نگاه کردم

احساس کردم میخواهم گریه کنم 

و روزی از پنجره امید به زندگی نگاه کردم ;احساس کردم میخواهم دنیا راتغییر دهم 

عمر کوتاه است فرصت نگاه کردن از تمامی پنجره های زندگی را ندارم ....

تصمیم گرفته ام فقط از یک پنجره به زندگی نگاه کنم...

و آن هم پنجره عشق همین برایم کافیست!

چون این پنجره روبه خدا باز میشود ...

هرروز میخواهم خدارا ببینم بااو حرف بزنم ... 

آنطرف پنجره خدا مرا مینگرد.






موضوعات مرتبط:
برچسب ها : دوستیپنجره زندگیعشقامیدناامیدیخدا
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/4/9 توسط  دخت قشمی
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/3/26 توسط  دخت قشمی

*دو چیز*

*روح انسان را نوازش می کند*

*یکی صدا زدن خداست*

*و دیگری گوش سپردن به صدای او*

*اولی در نیایش*

*ودومی درسکوت است*




*خیر در چیزی است که اتفاق می‌ افتد*

*باید به تقدیر الله راضی بود.*

*گاهی برای شما حادثه‌ای رخ می‌دهد و شما را غصه‌دار می‌ کند*

*اما پس از مدتی متوجه می‌شوید در دل این بحران،* *برکاتی نهفته است که خداوند در یک بسته‌بندی تلخ به شما هدیه می‌دهد!!!!*

*مطمئن باش*

*هرچه ازالله رسـد نکوسـت…*

*غــــم مخـور ای انســان*



*همیشه خاکی باشیم تا بوی ناب آدمیزاد بدهیم !*

*صورت زیبا، روزی پیر !*

*پوست خوب، روزی چروک!*

*اندام خوب، روزی خمیده!*

*موی زیبا، روزی سفید خواهد شد!*

*تنها قلب زیباست که زیبا خواهد ماند!*



 *پروردگارا...* 

 *تنها دری که همیشه* 

 *صاحبخانه با مهربانی میگشاید* 

 *خانه توست...* 

 *ببخش اگر وقتی درمانده ایم سراغت مےآئیم* 

 *ما را به رحمتت ببخش و بیامرز* 

 *آمین یارَبَّ العالمین* 

 *طاعات وعبادات همه گی مورد قبول درگاه حق والتماس دعا*



*تلنگـــــــــــر* 

 *وقتی آرام نشسته ای و به صحبت هایش گوش میدهی* 

 *وقتی سکوت میکنی تا هرچه میخواهد از فلان آدم بگوید* 

 *فرقی با او نداری* 

 *تو شنونده ی پروپا قرص غیبت هایش شده ای و او گوینده اش*




*تا میتوانید به کسی آزار نرسانید.*

*بگذارید آنها اذیتتان کنند.*


*چون درد یک روزی خوب می شود،*


*ولی پشیمانی یک عمر مانده گار است...*



*جزاکم الله خیراً یعنی چی؟!*


*معانیه زیبایی برای کلمه ی جزاکم الله خیراً وجود دارد...*


*بیشتر مردم هنگامی ک چیزی تقدیمشان کنید درجواب می گویند*


 *جزاکم الله خیراًپس معنی این کلمه چیست؟*


*کلمه ی خیر انچه که نزد خداوند پاک است دلالت میکند*


 *کلمه ی جزاکم الله خیراً به این معنی است ک خداوند جایگاهت را در جنت قرار دهد ودیدار ملاقات خداوند نصیبت شود*


*کلمه ی خیر باین معنی ست که خداوند اتش جهنم را ک جایگاه کافران است شماراحفاطتت کند*


*جزاکم الله خیراً یعنی اینکه خداوند به راه راست هدایتت کند*

*جزاکم الله خیراً یعنی اینکه پروردگار جهانیان در رزقت برکت دهد*


*جزاکم الله خیراً یعنی اینکه خداوند جزو نیکی کنندگان ب پدر و مادرت تا روز قیامت قرار دهد*


جزاکم الله خیراً یعنی اینکه پیرو سنت های حضرت رسول (ص) باشی*


همه ی خیرها نزد خداوند است*

*ونمی توانی هر خیری که نزد* *خداوند هست کم و کاسته شود* 

*وگمان نکن هنگامی ک می گویی جزاکم الله خیراً هزار خیر  بلکه بیشتر*


*??از ابوهریره روایت شده است ک رسول اکرم فرمودند زمانی ک شخص به برادرش بگوید جزاکم الله خیراً  پس ب تحقیق ثنا و سنایش را رسانده است*


*??حضرت عمررضی الله عنه فرمودند اگر یکی از شما می دانستید ک درگفتن جزاکم الله خیراً چه اندازه فایده هست حتما بعضی از،شما نسبت به بعضی دیگر بیشتر می گفتید یعنی همیشه سبقت می گرفتید در زیاد گفتن و تکرار کردن این کلمه*


*جزاکم الله خــیراً کثــــیراً*





*سه مهمان  بدون موعد می آیند*

           *( رزق??)*

‏           *( تقدیر??)*

‏           *(مرگ?)*


*پروردگارا رزق ما را حلال و تقدیر ما را زیبا بگردان و مرگ را به سراغ ما نیاور مگر هنگامی که از ما راضی هستی..!*





 *یااللّه میترسم از روزی که  مرا فرابخوانی ومن هنوز اماده نباشم..* 


 *میترسم دلی راشکسته باشم که ترمیمش نکردم....* 


 *میترسم گناهی کرده باشم که توبه نکردم... میترسم باکوله باری ازحق ناس به پایان رسیده باشم.... یاالله*  


 *میترسم.........* 


 *فرصت توبه ی را به من* *ودوستانم  عطا فرما* 

       *آمین یارب* 





*زیباترین کلام:بسم الله*

*زیباترین تکیه گاه:خدا*

*زیباترین خانه:کعبه*

*زیباترین آواز:اذان*

*زیباترین ستون:نماز*

*زیباترین معجزه:قرآن*

*زیباترین محافظ:آیةالکرسی*

*زیباترین عمل:عبادت*

*زیباترین منزل:بهشت*



*فقط بگو الله*

*فقــط بـه خـــودش بگـــــو*


*بــــــــــــــرادرم*


*خـــــواهــــــرم*


*اگر از کسى عیبى دیدى ، اگر قصد خیر خواهى دارى ، فقط و فقط به خودش بگو تا عیبش را بر طرف سازد.*


*و هیچگاه عیب برادر و خواهر مسلمانت را نزد کسى دیگر باز گو مکن.*


*و اگر این کار را کردى مطمئنا در قیامت گریبانت را خواهد گرفت.*


*از غیبت و بدگویى دیگران بپرهیزید.*


    *وَلَا یَغْتَبْ بَعْضُکُمْ بَعْضًا*




*مرد متأهلی در مجلسی گفت: زن همانند کفش است که هرگاه مرد اندازه دلخواهش را یافت، می تواند آن را عوض کند.*

*حاضران در مجلس به مرد خردمندی که در میانشان نشسته بود نگریستند و نظرش را در مورد این سخن پرسیدند. حکیم گفت: حرف این مرد کاملا درست است؛*

*برای مردی که خود را در حد پا بداند، زن چون کفش است، اما برای مردی که خود را پادشاه می پندارد، زن چون تاج است.*

*پس کلام گوینده را سرزنش نکنید، فقط بدانید که چگونه به خود می نگرد.*



 *وَمَن تَابَ وَعَمِلَ صَالِحًا فَإِنَّهُ یَتُوبُ إِلَى اللَّهِ مَتَابًا* 


*معنــــی فارسی*


 *و هر که توبه کند و کار شایسته انجام دهد قطعا به صورتى پسندیده و نیکو به سوى خدا باز مى  گردد*


*قدر لحظه های باهم بودن رو خوب بدونیم..*


*سکوت گورستان رامیشنوى؟*

*دنیا ارزش دل شکستن را ندارد ...*


*میرسد روزی که هرگز در دسترس نخواهیم بود ...*

*خاک آنتن نمیدهد که نمیدهد !...*

*بی خیال نداشته هایت ...*

*بی خیال غصه هایت ...*

*بی خیال هر چه که خیالت را ناآرام میکند ...*


*به من بگو ببینم امروز نفس کشیده ای؟*

*پس خوش به حالت*

*عمیق نفس بکش عمیق*

*محبترا*

*زندگی را*

*بودن را*

*بچش*

*ببین*

*لمس کن*

*وباتک تک سلولهایت لبخند بزن ...*


*قدر لحظه های باهم بودن رو خوب بدونیم شاید فردایی نباشد ...*



*اگر خداوند چیزی را ازتو گرفت که انتظار از دست دادن‌ آن را نداری*

*به تو چیزی خواهد داد که انتظار به دست آوردن آن را نداری*




نوشته شده در تاریخ سه شنبه 98/2/24 توسط  دخت قشمی

شیـطان، #گنــاه را بـرای انـسان، #آسـان مـی نـمایــد، تـاایـنـکه انــسان آن را انــجام دهــد،

سـپـس او را از رحــمــت الله، #نـاامــیـد مــی سـازد

تــو اگــر مـی دانســتی ، #ناامیــدی  از رحــمت الله، #خطــرنـاکتــر از #گنــاه کردن است

هــرگــز #نــاامیــد نــمـی شــدی

*خودت باش !*

*به اعتمادهیچ شانه اى اشک نریز*

*به اعتبار هر اشکى هم شانه نباش !* 

*آدمى به خودى خود نمی افتد*

*اگر بیفتد از همان*

*سمتى می افتد*

*که تکیه کرده است !!*

*مــواظب خوبی ‌هـایت بـاش...*

            *روزگــــار*

*دلســوز ?سی نیست*

*از احساس تـو...*

    *چنان تصویرے می ‌سازد*

*که هیچ چـراغی*

        *خانـه ے دلت.را*

            *روشن نمی ?ند.!*

*پیری آن نیست*

*که بر سر بزند موی سفید!!*

*هر جوانی که*

*به دل شوق ندارد پیر است*

در گلستان طبیعت ما گل

پژمرده ایم

رنگ شادی را

ندیدیم، در جوانی مرده ایم..!

درون کوچه ی قلبم چه غمگینانه می پیچد

صدای تو که میگفتی بجز تو دل نمیبندم

فریب وعده هایت را ندانستم

ولی اکنونبیاد وعده های تو میان گریه می خندم..

شکست بخشی از زندگی است...

اگر شکست نخورید

نمی‌آموزید،و اگر نیاموزید

هرگز تغییر نخواهید کرد...

*هرگز دلسرد نشو!*

*حتی با تکرار شکست ها...*

*همه انسان های موفق این ویژگی بزرگ را دارا هستند* 

*یک انسان صبور، همیشه آرام و متین است.*

*از شکست ها و عقب گردها نمی هراسد،*

*بلکه روشی را برای تقویت خودش پیدا می کند.*

*قضاوت در مورد دیگران انتقاد نیست توهین است. ‎هر کار یا حرفی که در آخرش بگیم شوخی کردم شوخ  نیست حمله به شخصیت آن فرد است ‎بازی کردن با احساسات مرد زرنگی نیست، هرزگی است خراب کردن یک نفر توی  جمع جوک نیست، کمبود است*

یکی مهربانی ام را اشتباه گرفت ...

دم نزدم !


یکی صداقتم را نادیده گرفت ...

سکوت کردم !


یکی غرورم را به بازی گرفت ...

نگاهش کردم!


از اینجا به بعد فهمیدم ...

دنیا جاییست که اگر مثل بقیه نباشی ...

له میشوی !


خواستم مثل بقیه باشم ...


گفتند . "تو خوب باش"!!!!

چهار چیز برای چهار مقصد دیگر آفریده شده اند : 


1مال : برای خرج کردن در احتیاجات زندگی نه برای نگهداری


2علم : برای عمل کردن به آن نه جدال و کشمکش و بحث


3انسان : برای بندگی و اطاعت از خدا نه خوشگذرانی و معصیت 


4دنیا : برای جمع آوری توشه آخرت نه غفلت از اخرت و آباد ساختن دنیا.






موضوعات مرتبط:
برچسب ها : عشقخدایا شکرتغمگینرمضانتوبهمرگزندگی
نوشته شده در تاریخ سه شنبه 98/2/24 توسط  دخت قشمی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

شمارنده

دریآفت کد بـالآبـر حجاب





تمامی حقوق این وبلاگ برای حرف خواهرانه . دخترونه . مهربانی . دوستی . الله بامن است . حجاب محفوظ است .