ساعت ویکتوریا

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 

روزي شخص نابينايي اجازه ورود خواست. فاطمه عليهاسلام برخاست و چادر به سر کرد.

رسول خدا فرمود:« چرا از او رو مي‌گيري، او که تو را نمي‌بيند؟»
فاطمه عرض کرد:« او مرا نمي‌بيند، اما من که او را مي بينم. و او اگر چه مرا نمي‌بيند ولي بوي مرا که حس مي‌کند.»
رسول خدا فرمود:« شهادت مي دهم که تو پاره تن مني.»
پاسخ

لايک احسنت زيبا بود