سفارش تبلیغ
صبا ویژن

*به غفلت مگذران ای*

   *دل تو ایام جوانی را* 

*که هرگز کس نمی یابد* 

*دوباره زندگانی را*

  *برای حاصل دنیا* 

 *پریشانی مکن ای دل*

     *که حاصل هیچ می بینم* 

      *من این دنیای فانی را* 

*دو روز عمر خود را*

 

  *صرف ذکر الله کن*

 *که از ذکر الله یابی*

 *حیات جاودانی را*

*إنَ رَبّـی لَـسَـمـیـعُ الـدُّعَـآء*




نوشته شده در تاریخ شنبه 98/10/7 توسط  دخت قشمی

 

خورشید گرفتگی


خسوف و کسوف نشانه خداست

ماه و خورشید و تمامی اجرام آسمانی نعمتی از نعمت های خدا هستند که جهت بهرمندی ما انسان انجام وظیفه میکنند انسان مدام نیازمند این مخلوقات است و کوجکترین تغییر سرنوشت آدمی را تغییر میدهد.

این رویدادها یادآوری است به انسانی که دل بسته و غرق در دنیاست.

آماده کن خود را که زمان تغییر فرا میرسد این زمین فنا پذیر است و وعده الله تو محقق میشود.

دل خوش نکنیم به این خانه و کاشانه دنیا ظرفیت من و تو را ندارد دل رو آماده کن برای حیات ابدی که پایانی ندارد و آنچه از خوشی و خرمی که آرزوی توست محقق میشود بشرطی که تو لیاقت آنچه پدید آورنده تو (الله) وعده داده است داشت باشی.

جایگاه نماز کسوف

وقتی خورشید گرفتگی در زمان پیامبر(صلی الله علیه و سلم)روی داد ندا داده شد که:ان الصلاة جامعة .

هنگامی که مردم در مسجد جمع شدند امام باید دورکعت رابصورتی که در این حدیث آمده بخواند:

درزمان پیامبر خورشید گرفتگی روی داد و پیامبر به مسجد رفت و مزدنپشت سر او صف بستند;سپس پیامبر الله اکبر گفت و قرائتی طولانی خواند سپس با گفتن الله اکبر به رکوع رفت و رکوع راطولانی کرد سپس سمع الله لمن حمده گفت و ایستاد به سجده نرفت بلکه قرائتی طولانی که از قرائت اول کوتاهتربودخواند;سپس الله اکبز گفت و رکوعی طولانی نمود که از رکوع اول کمتربودسپس فرمود:سمع الله لمن حمده ربنا و لک الحمد سپس به سجده رفت و رکعت دوم را مثل رکعت اول خواند تااینکه چهاررکوع را با چهارسجده(دردورکعت)کامل کردوقبل از آنکه سلام دهد خورشید نمایان شد.






موضوعات مرتبط:
برچسب ها : خورشیدگرفتگیکسوفخسوفنمازدعاحجاب
نوشته شده در تاریخ پنج شنبه 98/10/5 توسط  دخت قشمی

 

پیشِ مردم

کج مکن" گردن"

که حیرانت کنند...

آبرویت برده و بدتر

پریشانت کنند...

سفره دل باز کن درهنگام سجود،


پیشِ " الله" کن گدایی

تا که "سلطانت" کند..

نگران فردا نباش  

خدا زودتر از تو آنجاست

در پناه خدا باشید

زندگی تو دائماً دربین دو نعمت قرار دارد


1 - اگر در خوشی باشی ، پس باید شکر گذار باشی (وسیجزی الله الشاکرین )


دراین صورت خداوند به شکر گذاران پاداش می دهد 


2 - و اگر در سختی باشی پس باید صبر کنی ( انما یوفی الصابرون اجرهم بغیر حساب)


در این صورت نیز خداوند به صبر کننده گان پاداش می دهد 


پس تو در هر دو صورت دائما در گرفتن پاداش خواهی بود و هر دو نعمت هستند 


سختی ها را جزء نعمتهای الله حساب کن

برای دیدن خانواده بعد از 16 سال دوری به ایران رفته بودم، یک روز که با اتومبیل برادرم بودم، در یکی از خیابان‌های شلوغ تهران پسری 14 - 15 ساله اجازه گرفت تا شیشه ماشین را تمیز کند ...

 به او اجازه دادم و اتفاقأ کارش هم خیلی تمیز بود، یک 20 دلاری به او دادم با حیرت گفت؛

 شما از آمریکا آمدید ؟

 گفتم بله، بعد گفت امکان دارد از شما چند سوال درباره دانشگاه‌های امریکا بپرسم ، به همین خاطر هم پولی از شما بابت تمیز کردن شیشه نمی‌خواهم 

رفتار مودبانه‌اش تحت تاثیرم قرار داده بود ..

گفتم بیا بنشین توی ماشین باهم حرف بزنیم ...

با اجازه کنارم نشست ... پرسیدم چند ساله ‌هستی ؟

 گفت 16 ...

گفتم دوم دبیرستانی ؟

گفت نه امسال دیپلم میگیرم ... گفتم چطور ؟

گفت درسم خوب است و سه سال را جهشی خواندم و الان سال آخرم ...

 گفتم چرا کار میکنی ؟

گفت من دوسالم بود که پدرم فـوت شد ...

مادرم آشپز یک خانواده ثروتمند است ...

من و خواهرم هم کار میکنیم تا بتوانیم کمکش کنیم ...

اما درس هم میخوانیم ...

پرسید آقا شنیدم دانشگاه‌های آمریکا به شاگردان استثنایی ویزای تحصیلی و بورس میدهد ...

پرسیدم کسی هست کمکت کند ؟ گفت هیچکس فقط خودم و خودم ...

گفتم غذا خوردی؟ 

گفت نه ...

گفتم پس با هم برویم یک رستوران غذا بخوریم و حرف بزنیم ...

 گفت به شرط اینکه بعد توی ماشین‌ را تمیز کنم و من هم قبول کردم، با اصرار من سه نوع غذا سفارش داد و با مهارت خاصی بیشتر غذای خودش را در لابه‌لای غذای خواهر و مادرش گذاشت ..

.نزدیک به 2 ساعت با هم حرف زدیم ...

دیدم از همه مسائل روز خبر دارد و به خوبی به زبان انگلیسی حرف میزند ...

نزدیک غروب که فرید را ...( اسمش فرید بود ) نزدیک خان? خود‌شان پیاده کردم تقریبا اطلاعات کافی از او در دست داشتم ...

قرارمان این شد که فردای آنروز مدارک تحصیلیش را به من برساند مـن هم به او قول دادم که هر کاری که در توانم باشد برای اقامت او انجام دهم ...

حدود 6 ماهی طول کشید تا از طریق یک وکیل آشنا بالاخره توانستم پذیرش دانشگاه را تهیه کنم و آنرا با یک دعوت نامه از سوی خودم برای فرید پست کردم ...

چند روز بعد فرید بغض کرده زنگ زد و گفت من باورم نمیشود فقط می‌خواستم بگویم ما دو روز است تاصبح داریم اشک شوق میریزیم ...

با همسرم نازنین ماجرا را در میان گذاشته بودم ...

او هم با مهربانی ذاتی‌اش کمکم کرد تا همه چیز سریع‌‌تر پیش برود ...

خلاصه 6 ماه بعد در فرودگاه لس آنجلس به استقبالش رفتیم ...

صورتش خیس اشک بود و فقط از ما تشکر میکرد ...

وقتی دو سال بعد به عنوان جوان‌ترین متخصص تکنولوژی‌های جدید در روزنامه نیویورک تایمز معرفی شد به خود ‌می‌بالیدیم ...

نازنین بدون اینکه به ما بگوید راهی برای آمدن مادر و خواهر فرید پیدا کرد ...

یک روز غروب که از سر کار آمدم نازنین سورپرایزم کرد و گفت خواهر و مادر فرید فردا پرواز میکنند ...

روز زیبایی بود ..

وقتی فرید آنها را دید قدرت حرف زدن و حتی گریه کردن هم نداشت فقط برای لحظاتی در آغوش مادر و خواهرش گم شد و نگاهمان کرد و گفت شما با من چه‌ها که نکردید ...

مشغول پذیرایی از مهمان‌ها بودیم که نازنین صدایم کرد و فرید را نشانم داد که با یک حوله و سطل آب شبیه اولین بار که در خیابان دیده بودمش داشت اتومبیلم را تمیز میکرد ...

?از خانه بیرون رفتم وبغلش کردم ..

گفت میخواهم هرگز فراموش نکنم که شما مرا از کجا به کجا پرواز دادید.

*دکتر فرید عبدالعالی*

  یکی از استادان ممتاز و برجسته دانشگاه هاروارد آمریکا


انسانیت؛ انسان ها رابه اوج می رسانند.


انسان باشیم ، دستگیرباشیم ، مچگیرنباشیم.

 زندگی کلبه ی دنجی است که در نقشه خود

دو سه تا پنجره ی رو به خیابان دارد


گاه با خنده عجین است و گهی با گریه

گاه خشک است و گهی شرشر باران دارد


زندگی مرد بزرگی است که در بستر مرگ

به شفابخشی یک معجزه ایمان دارد


زندگی حالت بارانی چشمان تو است

که در ان قوس و قزح های فراوان دارد


زندگی آن گل سرخی است که تو می بویی

یک سر آغاز قشنگی است که پایان دارد


زندگی کن

جانِ من،، سخت نگیر....

رونقِ عمرِ جهان، چند صباحی گذراست


قصه بودن ما

برگی از دفتر افسانه ای راز بقاست


جان من سخت نگیر

زندگی کوچ همین چلچله هاست


به همین زیبایی

به همین کوتاهى...

گاهی پیش میاد

برای داشتن بعضی چیزها تو زندگیمون 

خیلی عجله می کنیم


و وقتی نمیشه 

احساس نا امیدی می کنیم.


اماهر چیزی زمانی داره 

و حکمتی پشتش هست که

 ما نمی دونیم..

پس صبور باشیم.

یک فردِ خوب

همیشه در ذهنِ تو می مانَد،

یک فردِ بهتر

همیشه در رویای تو می مانَد،

اما...


یک فرد صادق

همیشه در قلب تو می مانَد..


 بنگر تو کدامین هستی

اد خوبان نه حساب است

که فراموش شود

نه چراغ است

که خاموش شود

و نه سال است

که به آخر برسد

جویباریست ز محبت

که همیشه جاریست

 آثار تقوا در زندگی


کسی که تقوا گزیند :

سختی ها از او دور گردند

تلخی ها شیرین و 

فشار مشکلات و ناراحتی ها برطرف خواهند شد


مشکلات پیاپی و خسته کننده ، آسان گردیده 

و مجد و بزرگی از دست رفته ،

چون قطرات باران بر او فرو می بارند


رحمت بازداشته حق باز می گردد و 

نعمت های الهی پس از فرو نشستن 

به جوشش می آیند و برکات تقلیل یافته فزونی گیرند.

یک دقیقه مطالعه


از روانشناسی پرسیدند:

بهترین الگو برای پیروزی درزندگی چیست؟

گفت : ‏« کودکان‏» بهترین الگو هستند. گفتند :

کودکان که هیچ نمیدانند ، گفت : سخت در اشتباهید ،کودکان شش خصوصیت دارند که نباید هیچگاه فراموش کرد... 

اول اینکه: همیشه بی دلیل شاد هستند

دوم اینکه: همیشه سرشان به کاری مشغول است 

سوم اینکه: وقتی چیزی را میخواهند 

تا بدست نیاورند دست از اصرار بر نمیدارند 

چهارم اینکه: به هیچ چیز دل نمیبندند. 

پنجم اینکه: وقتی با هم دعوا میکنند 

سریع آشتی میکنند و از هم کینه به دل نمیگیرند  

وششم اینکه به راحتی گریه میکنند.

پس کودکانه زندگی کنید.

اگر حوّا مانند زنان امروزی بود!* 


فکر کن اگر حوا مانند زنان این زمانه بود، در توهم آزادی وظیفه‌ی زنانگی‌اش را به باد فراموشی می‌سپرد؛

حتى مادر بودن، خواهر بودن، دختر یا همسر بودنش را نیز از یاد می‌برد و خود را با شعارهایی مشغول می‌کرد که با فطرتش مغایر و علیه زن بودنش تمام می‌شد.

لذا وقتی که از آن درخت خوردند و خبر فرود به زمین به آن‌ها می‌رسید، اگر حوا مانند زنان امروزی بود، عصبانی می‌شد و در روی همسرش فریاد می‌کشید:


ـ این گناه تو بود و تو باید به تنهایی جورش را بکشی؛ من برای بهشت آفریده شده‌ام و در بهشت خواهم ماند و با تو غیر از این‌جا هیچ جای دیگری نمیام!


باز نزدیک شوهر رفته و با پنجه‌ی دست به سینه‌اش می‌زد و می‌گفت:


طلاقم را بده، من از گناهت بری هستم، من بانوی اوّل جهانم، شخصیتم مستقل است، چگونه با ستاره‌ای نگونبخت زندگی کنم، من برای نعمتهای جنت مهیا شده‌ام!


و باز بر تقدیر هم اعتراض می‌کرد و می‌گفت:


خدایا چرا مرا از ضلع جبرئیل و میکائیل نیافریدی یا حتى? از ضلع ابلیس؟! چرا مرا اسیر این انسان خطاکار کردی؟ این که گرسنه می‌شود، بیماری گریبان‌گیرش می‌َشود؟ مرا به تنهایی در بهشت می‌گذاشتی و آدم هم به تنهایی به زمین می‌رفت؟


این حوای زمانه‌ی ماست؛ اما حوایی که دارای فطرت پاکی بود، به تقدیرش راضی شد و بدبختی و خستگی را بهانه نکرد؛ او ایمان داشت که خداوند خیر را رقم می‌زند؛

خروج از جنت او را به خود وا نداشت؛ بلکه وظیفه‌ی خود و شوهرش هر دو توبه بود: ?فَتَلَقَّى آدَمُ مِنْ رَبِّهِ کَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَیْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِیمُ? [البقره: 37]؛

پس یاد گرفت آدم از پروردگار خویش سخنی چند، پس متوجه شد الله بر او، بی‌شک او توبه پذیر مهربان است.


خوشا به سعادت هر حوایی که به فطرتش بنازد.


این درس فقط درس فرمانبرداری نیست، بلکه رضایت با قناعت هم‌قرین است که باید هر یکی از ما وظیفه‌ی خودش را بشناسد؛

زن بداند که لباس مردان برازنده‌ی او نیست و مرد بداند که هیچ کسی نمی‌تواند در واجبات نیابت دیگری را انجام دهد بلکه هر کسی را بهر کاری ساختند

هر وقت ترسی وجودت را فرا گرفت آهسته با خودت زمزمه کن ،


خدای من همان خدای موسی است که او را از نیل عبور داد و در آغوش دشمنش با ناز و احترام پروراند. 


پس بگو با دل و جان لا اله الا الله

انسان زود پشیمان می شود؛


گاه از گفته و

گاه از نگفته هایش


اما سراغ ندارم

کسی را که 

از "مهربانی" پشیمان باشد

خوش به حال آنکه 

خوب میداند

مهربانی منطقی ترین

گفت و گوی زندگیست....

با "زبان" میشود مسخره کرد!

با "زبان" میشود روحیه داد!


با "زبان" میشود ایراد گرفت!

با "زبان" میشود تعریف کرد!


با "زبان" میشود "دل "شکست!

با "زبان" میشود دلداری داد!


با "زبان" میشود آبرو برد!

با "زبان" میشود آبرو خرید!


با "زبان" میشود "جدایی " انداخت!

با "زبان" میشود "آشتی " داد!


با "زبان" میشود آتش زد!

با "زبان" میشود آتش را خاموش کرد!


حواسمان به زبانمان باشد. همین.

‏: بسم الله الرحمن الرحیم  


خمیــــــازه کشـــــیدن در نــــماز 


پیامبــــر صلی الله علیه وســــلم فرمودنـــد:


خمـــیازه‌کشیدن از شیـــطان است


 پس هــــرگاه یکی از شـــما خمیازه کـــشید


 دهانــــش را ببندد،


چون بازکـــردن دهـــان از اعمال شیــــطان است


 و اگر یکـــی از شما بگوید: هــــاه(دهانـــش را باز بکند) شیطـــان را خـــندانیده است


بــخاری (3289).‏


پیامبـــــر صلی الله علیه وسلم فرمـــــوده است:


وقـــــتی یکی از شــــما در نماز خــــمیازه کشید، دســــتش را روی دهانــــش قرار بدهد، چون شیطان همــــراه خمـــیازه وارد بــــدن او می‌شـــــود».


مســـــلم (2995).

 





موضوعات مرتبط:
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/5/27 توسط  دخت قشمی

برخی از پدرا ومادرای امروزی*


*آموزش :*


 *موسیقی* از 5 سالگی

 *زبان انگلیسی* از 6 سالگی

 *نقاشی* 4 سالگی

 *رانندگی* 13 سالگی

 *خلبانی پهباد* 7 سالگی

 *ریاضی* 6 سالگی

 *نکته:* آموزش همه چیز قبل از موعد لازمه

*حالا* همین پدر و مادر ها

 *حجاب:* هنوز بچه است زوده

 *روزه:* هوا گرمه اذیت میشه 

 *نماز:* حالا چند سال دیرتر چیزی نمیشه 

 *حیا و عفت:* هنوز بچه است چیزی نیست که!

 *کلا پای دین که وسط میاد یعنی همون چیزی که انسان رو تبدیل به یک آدم قوی و قدرتمند و با اراده و خوشبخت می کنه *هنوز بچه است*

 *پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم)به برخی از کودکان نگاه کردند وفرمودند: وای بر اولاد آخر الزمان از دست پدرانشان!* 

_سؤال شد یا رسول الله:_

 *آیا از پدران مشرکِ آنان؟*

 *_فرمودند: خــــیـر !!!،_*

*_از دست پدران مؤمن آنها، چون واجبات دین را به فرزندانشان نمی آموزند و اگر اولاد آنها بخواهند، بیاموزند، آنان را منع می کنند و تنها به این قانع هستند که فرزندانشان از مال دنیا چیزی را به دست آورند من از آنها بیزارم و آنها هم از من بیزارند._

*شماهم به رفتارتون لحظه ای بیندیشید!!!

بوسیدن کودک چه فایده ای دارد؟


فرزندانتان را زیاد ببوسید؛ پیامبر اکرم فرمودند: "هر کس فرزندش را ببوسد ، خداوند عزوجل براى او حسنه مى نویسد"


بوسیدن فرزند پرخاشگری او را کاهش میدهد!


بوسیدن فرزند انرژی های اضافی او را تخلیه میکند!


بوسیدن فرزند باعث میشود رابطه عاطفی و روانی بین فرزند و والدین تقویت شود!


بوسیدن فرزند باعث میشود که کودک در کنار والدین احساس امنیت بیشتری بکند!


بوسیدن فرزند اشتهای روانی و غذایی او را افزایش میدهد!


بوسیدن فرزند یک نوع تن آرامی را برای او فراهم میکند!


هنگام بوسیدن فرزند میتوان سفارش های لازم تربیتی و آموزشی را به او گوشزد کرد (در این موقعیت همکاری کودک بالاست).

 

نکته آخر: بچه هایتان را خیلی ببوسید مخصوص‍‍اً دست های آنها و حتی پاهایشان را. دست هایشان را روی گونه تان بگذارید. چون دست مغز دوم و یک عضو کلیدی و بسیار مهم است.

نوجوانان در فضای مجازی

کیانوش عبداله پور

*اگر به پدر یا مادری بگویند برو و فرزندت را درون چاله ای بینداز بدون شک همه آنها از این کار سر باز میزنند.*

*و با خود میگویند مگر میشود والدینی فرزند جگرگوشه شان را درون چاله بیندازند!!*


امروزه با پیشرفت تکنولوژی و وارد شدن موبایل به زندگی اکثریت مردم، بیشتر والدین جهت جذب رضایت فرزند اقدام به خرید گوشی همراه هوشمند برای فرزند خود مینمایند.

تا اینجا همه چیز خوب پیش میرود.

اما چالش اصلی از آنجا شروع میشود که هیچگونه نظارتی بر کارایی و کارهایی که فرزندشان بوسیله تلفن همراه خود انجام میدهد ندارند.


امروزه متاسفانه نوجوانان 13الی 15 ساله ندای عاشقی سر میدهند و جای تیغ و چاقو بر بازو و ساعدهایشان به شکل فجیعی بارز و نمایان است.


و اگر دلیلش را بپرسی با واژه هایی که هنوز اسمش را درست تلفظ نمیکنند پاسخت را میدهند: "شکست عشقی"


نوجوانی که هنوز درک درستی از جنس مخالف پیدا نکرده در هیاهوی سرچ و سردرگمی در جهنم مجازی خود را عاشق میداند و با یک نگاه دل میدهد.

و خود را غرق در عشقی میبیند که اصلا وجود خارجی ندارد و مناسب سن این گروه نیز نمیباشد.


خود را شاخ مجازی میپندارند و انواع و اقسام الفاظ رکیک و شرم آور را بگونه ای کاملا عادی نثار یکدیگر میکنند.


و والدینی که حاضرند خار به چشمشان برود اما فرزندشان سرما نخورد خودشان با دست خود، فرزند دلبندشان را درون چاهی تیره و ظلمتی وحشتناک رها میکنند تا روح و روانش با خاک یکسان شود.


پسر و دختر فرقی ندارد.

هردو گروه در این اتش هولناک جان میدهند و والدین با لبخند از دور تماشایشان میکنند.


کجای راه را اشتباه رفته ایم که نوجوان و کودکان ما اینگونه شرم و حیا را کنار گذاشته و با خیال راحت و بدون هیچ واهمه ای خطوط قرمز را میشکنند.


نوجوانی که باید سطح دغدغه اش تحصیل و کسب دانش و علم و هنر باشد تا بتواند گوشه ای از مسائل جامعه را به دوش بکشد خود را درگیر سرچ و هوس بازی کثیف مجازی کرده و تمام هوش و حواس و افکارش را فدای کاری بیهوده میکند.


نمیدانم کجای راه را اشتباه رفته ایم!؟


اما خوب میدانم این بی توجهی زمانی دامن جامعه را خواهد گرفت.


زمانیکه این نسل بخواهند پدر و مادر بشوند.


نسلی که سرانجامش را نمیدانم...


آنچه واضح و مبرهن می باشد این است که همیشه بدترین ضربه ها را بهترین دوست ها وارد میکنند.


و چه دوستی نزدیک تر از پدر و مادر !!


 

کیانوش_عبداله_پور

دختری پیش بزرگی میره و میگه : جامعه پراز مگس شده ؛ جرات نمیکنم از خونه برم بیرون !

این پسرا عین مگس میان دنبالم !!!

بزرگوار اندکی فکر کرد و در جواب دختر گفت : اگه زباله نباشی مگساهم دنبالت نمیان !!! 

دختر بی حجاب عین شکلات بدون بسته میمونه که مگسا دورش جمع میشن !!!

ولی دختر با حجاب عین شکلات میمونه که داخل بستش هست مگسی هم دورش جمع نمیشه !

 

 حجاب زینت زن است

*_ارسطو_*



بخیل اگرچه ثروتمند باشد ذلیل است .....!!


سخی اگــرچه مفلــس باشد مردم او را تعظیم می کنند 


این هـــم نوع سخاوت وکرم است که بر مردم ظلم نکند


وبه جســتجوی و آشـکار کردن عیوب مردم نباشد .




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/5/13 توسط  دخت قشمی
نوشته شده در تاریخ دوشنبه 98/3/27 توسط  دخت قشمی
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/3/26 توسط  دخت قشمی
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 98/3/26 توسط  دخت قشمی


خواهر_بخدا....


خواهر بخدا جلوه گری مثل سراب است

خواهر بخدا زینت زن حفظ حجاب است


بافسق و فجورو هوس وعشوه گری ها

بین تو و معبود مداوم شکراب است


خواهر بخدا روز قیامت شده نزدیک

خواهر بخدا روز دگر روز حساب است


آن روز که دست وسرو پایت شده ناطق

لب ها و زبانت همه الکن ز جواب است


آن روز که دوزخ شده بخشی ز عذابت

شرم از رخ زینب بخدا کل عذاب است


خواهر بخدا چادر مشکی زره توست

زیبا و پر از نور و پر از بوی گلاب است


با عائشه همرنگ شدن اوج هنرهاست

با فاطمه همرنگ شدن راه ثواب است







لا اله الا الله***** لا اله الا الله محمد رسول الله  *****لا اله الا الله 







 *ہر کہ خواند دعا طمع دارم*

 *زانکہ من بندہ گنہکارم*


*الہے من نمےگویم طاعتم بپذیر*

 *قلم عفو بر گناہانم کش*









لا اله الا الله***** لا اله الا الله محمد رسول الله  *****لا اله الا الله 





الهی آمدم تنها وخسته          


به درگاه تو با قلبی شکسته


تو می دانی به دنیا رو سیاهم          


که من شرمنده ی بار گناهم 


بدین دنیا چو محکومان اسیرم 



ز زینتهای دنیا سیر سیرم 


خداوندا تو رحمان و رحیمی 


تو شاهنشاه جنات النعیمی 


تو بی همتا ورب العالمینی


که هم در آسمان هم بر زمینی 


من انسان خاکی کمترینم        


الهی بنده ای غرق گناهم


درگاه تو چون شب روسیاهم 


همه عمرم خطا کردم ببخشای 


وفا کردی جفا کردم 


ببخشای......





لا اله الا الله***** لا اله الا الله محمد رسول الله  *****لا اله الا الله 







مانند کاکتوس باش, پرخار اما پرجذبه


تنها و گوشه گیر اما خاص و متفاوت


 زندگی به مثال یک باغچه است و آدمهاش، گل و گیاه این باغچه، عده ای مثل گل هستند‌ حساس و لطیف ،ضعیف و نحیف، که درمقابل باد زود پرپر میشوند و زیبایی خود را از دست میدهند،

این دست خود ماست که چه بوته و گلی را انتخاب کنیم، 


میخواهم کاکتوس باشم فاقد زیبایی


 ولی در برابر ناملایمات روزگار سخت ومحکم!!


گرچه خار درونم  ریشه زده ولی


به دیگران میفهمانم که دست


زدن به هر آرزوی خاصی، زخمی به همراه دارد

گاهی برای زیستن باید خار


داشت تا خود را نگه داشت.


میخواااااهم کاکتوس بمانم..!







لا اله الا الله***** لا اله الا الله محمد رسول الله  *****لا اله الا الله 








گوهر نایاب



تقدیم به تمام مادران عزیز


آن هنگام که مادرت پیرتر میشود؛و چشمهای گرانبها و با ایمان او،زندگی را آنگونه که زمانی میدید نمیبینند؛


زمانیکه پاهایش فرسوده میگردند،و برای گام برداشتن نمیتوانند او را یاری دهند؛


در آن هنگام بازوانت را برای یاری او به کار گیر،با خوشی از او نگاهبانی کن،


زمانی که اندوهگین است،


بر توست که تا آخرین گام او را همراهی کنی،



اگر از تو چیزی میپرسد،او را پاسخگو باش،و اگر دوباره پرسید، باز هم پاسخگو باش،و اگر دگربار پرسید،دگربارپاسخش گو،نه از روی ناشکیبایی، بلکه با آرامشی مهربانانه،


واگر تو را به درستی درنمی یابد،شادمانه همه چیز را برای او بازگو،


ساعتی فرا میرسد، ساعتی تلخ،که دهان او دیگرهیچ درخواستی را بیان نمیکند


برای ابراز عشق و علاقه به مادرمنتظریک روزخاص نباشید هر روز، روزمادر است شاید فردایی نباشد 







لا اله الا الله***** لا اله الا الله محمد رسول الله  *****لا اله الا الله 






دوای تلخ


بعضی گل ها را به هیچ کس هدیه نمی دهند.


در گل فروشی ها هم فروخته نمی شوند.


چون مثل گل های دیگر زیبا نیستند یا بوی خوشی ندارند. 


اما گاهی چند قطره از عصاره یکی از این گل ها می تواند 


درمان خیلی از ببماری ها یا آرامبخش دردهایمان باشد.


تلخی های زندگی ما هم مثل همین گل ها هستند.



 گاهی همین تلخی ها باعث شروع فصلی زیبا در زندگی ما می شوند.


 فَعَسَى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ یَجْعَلَ اللَّهُ فِیهِ خَیْراً کَثِیراً?بخش پایانی 19نسا?


چه بسا چیزی خوشایند شما نیست و خدا در آن خیر فراوانی قرار می دهد.





لا اله الا الله***** لا اله الا الله محمد رسول الله  *****لا اله الا الله 









بچه که بودیم ، وقتی مریض می شدیم وقتی آقا دکتر ، می پرسبد …بگو کجات درد داری؟ چته؟


زل می زدیم به مامانمون؟ !! یادتونه …


منتظر می شدیم تا اون بگه مریضی مون چیه و جواب دادن رو به اون می سپردیم؟ …


چون که می دونستیم مادرمون، همون احساسی رو داره که ما داریم …


حتی از خودمون بیشتر ، 

دردمون رو احساس می کنه …


حالا می خوام بگم اون روزها رویادت میاد؟


خب ، تو جوون شدی ، اون پیر شده !!!


حواست باشه بهش …


حالا وقتشه ، توام مثل بچگی هات اگه اون مریض شد …حسش کن?!!!


حالا اون به تو نیاز داره ، 


حتی اگه حرفی نزنه …


مثل همیشه..... !!حواست بهش باشه ...





لا اله الا الله***** لا اله الا الله محمد رسول الله  *****لا اله الا الله 








خواهر! مواظب باش حجابت را رعایت کن


خواهرم ....تو بالاتر از آنی که چشم فاسقان به تو بیفتد و گرانبهاتر از آنی که گرگ های بازار تو را بدرند؛ 


پس دروازه ی بدی را با کنار زدن حجاب مگشا که آن وقت روز تغابن (خسارت) زیان می بینی؛ 


 *السَّاقُ بِالسَّاقِ إِلَى رَبِّکَ یَوْمَئِذٍ الْمَسَاقُ*


[القیامة: 29]


«و ساق پاها از سختى جان دادن به هم بپیچد! آرى در آن روز مسیر همه بسوى دادگاه پروردگارت خواهد بود»


فکر نکن بی توجهی در حجاب مهم نیست؛ بلکه معصیت و گناه و مخالفت و نافرمانی است؛ 


خداوند متعال می فرماید:


 *فِی بُیُوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیَّةِ


 [الأحزاب: 33]


«و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینتهاى خود را آشکار مکنید»


و همچنین خداوند متعال می فرماید:


*النَّبِیُّ قُلْ لِأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاءِ الْمُؤْمِنِینَ یُدْنِینَ عَلَیْهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَنْ یُعْرَفْنَ فَلَا*??


 [الأحزاب: 59]


 «اى پیامبر، به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو: «پوششهاى خود را بر خودفروتر گیرند. این براى آنکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیکتر است».


پس انداختن چادر و نمایان کردن زینت در مقابل دیدگان و شکستن حجاب با باز کردن مانتو از روبرو و پشت سر، همه سر آغاز بد حجابی و نقطه ی شروع فرود آمدن عذاب ازجانب پادشاه مقتدر

است؛ زیرا قطره قطره جمع گردد وانگهی دریا شود.


خواهرم، گمان نمی کنم از شرایط حجاب بی خبر باشی؛ زیرا اگر چه آن را در کتاب ها نخوانده ای؛امادر ژرفای وجودت نهفته است و با فطرت و ذوقت در تماس هستند پس حیاء ذوقی است و

حجاب حیاست.


 *إذا لم تخش عاقبة اللیالی ... و لم تستحی فاصنع ما تشاء*??



«اگر از فرجام شب ها نمی هراسی و شرم نداری پس آنچه می خواهی انجام ده».



 *فلا و الله ما فی العیش خیر ... و لا الدنیا إذا ذهب الحیاء*

«سوگند به خدا اگر حیا از بین برد در زندگی و دنیا خیری نیست».

حجاب شرعی هشت شرط دارد:


1 - همه بدن زن را بپوشاند.

2 - خودش زینت نباشد.

3 - گشاد باشد.

4 - معطّر و خوشبو نباشد.

5 - مشابه با لباس زنان غیر مسلمان نباشد.

6 - مشابه با لباس مرد نباشد.

7 - لباس مشهور نباشد.

8 - کلفت و غیر نازک باشد.


ینها شروطی هستند که از کتاب و سنت و آثار سلف امت ثابت هستند.

خواهرم، فکر نکن بدحجابی یعنی برهنگی آشکار و نمایان کردن کامل آرایش؛ بلکه هر لباسی که در جایی غیر از خانواده ات بپوشی و نام

حجاب شرعی با شرایط و اوصافش بر آن صدق نکند،

این بدحجابی و گناه است.والله اعلم






موضوعات مرتبط:
برچسب ها : حجابخداعایشهخواهردعاروز قیامت
نوشته شده در تاریخ یکشنبه 97/2/30 توسط  دخت قشمی

 

بانوی زیبا

بانو بـــه نظر بــه دُر شباهت داری
وقتیکه به طعنه‌ها تو عادت داری

هرکس نشـــود لایق ایــــن زیبایی
الحق کــه بــه چادرت لیاقت داری
زیبایی چادرم
‌زیبایی چادر وقتی نمایان می شود

که روبروی خدا برای عبادت بایستی

وبگی ای خدای مهربان تو مرا اینگونه خواسته ای

 




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 96/7/30 توسط  دخت قشمی

 

گوش کن
وایسا...
وایسا بهت میگم...
بابا ولم کن تو رو خدا
ببین پسر باشی یا دختر فرق ندارد....
آن هنگام که مجوز چت و گفتگو با نامحرم را برای خودت صادر میکنی 
و میگویی رابطه ما پاک است....
و میگویی خواهروبرادری که ایرادی ندارد...
و مدام رابطه ات را توجیه میکنی...
" !?به کجا چنین شتابان؟!"
اولش فقط چت محترمانه
کم کم "مفرد" خطابش کردی
کمی بعد دلت تماس تلفنی
خواست....
صدایش را که شنیدی
دلت عکسش را خواست(اونم سلفی)...
عکس را سَیو کردی و وقت و بی وقت با چشمانت
 به نامحرم خیره شدی...آرام آرام دلت دیدار حضوری خواست...
(سرعت بالایت را احساس میکنی؟؟)
من دیگر از حال و هوایت بعد از دیدنش هیچ نمیگویم...
اما از چادر دختران سرزمینم دنیا دنیا حرف دارم...
ازحیای چشمان پسران این آب وخاک بقدر پاکدامنی
"یوسف کنعان" کلمه دارم....
نمیدانم چرا گاهی خودمان را راحت حراج میکنیم....
میگویند "تورم" تک رقمی شده ،،، 
از برجام و نافرجامی هایش گل و بلبل میشنویم...
باشه قبول دارم...
اما من از برجام و ژنو نمی ترسم
من ازروزی میترسم که آماردختران چادری سرزمینم هم تک رقمی شود
من از روزی نگرانم که روزی حجاب رنگ و بوی "مد" را به خود بگیرد...
من از روزی نگرانم که پاکی پسران سرزمینم را با واژه ی "بی جنبه"
 بودن زیر سوال ببرند....
مجوز دیدن برایمان صادر میکنند...
میگن:ماهواره، برا پیشرفت لازم است
بی حجابی،برا پیشرفت لازم است
دانشگاه مختلط،برای پیشرفت لازم است
و در آخر،این روزا میگن
زمینه ی گناه : برای پیشرفت لازم است
پیشرفت بدون بوی "خدا و دین" سرانجامش می شود 
آمار های خیانت و جنایت های آنور آبی ها ....

 




نوشته شده در تاریخ یکشنبه 96/7/30 توسط  دخت قشمی
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز

شمارنده

دریآفت کد بـالآبـر حجاب





تمامی حقوق این وبلاگ برای حرف خواهرانه . دخترونه . مهربانی . دوستی . الله بامن است . حجاب محفوظ است .